دیکشنری
داستان آبیدیک
big toe
bɪg to
فارسی
1
عمومی
::
شست پا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BIG LEAGUE
BIG MAN
BIG MAN ON CAMPUS
BIG MOMENT
BIG MOUTHED
BIG OAKS FROM LITTLE ACORNS GROW
BIG OF
BIG OF ONE
BIG ON
BIG PICTURE
BIG SEND OFF
BIG SHOT
BIG STINK
BIG TICKET
BIG TIME
BIG TOE
BIG TOP
BIG WHEEL
BIG WITH
BIG WITH CHILD
BIG WORDS
BIGAMIST
BIGAMOUS
BIGAMY
BIGAROON
BIGBEN
BIGBROTHER
BIGE WATER
BIGEMINAL
BIGENERIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید